جدول جو
جدول جو

معنی پا بجار - جستجوی لغت در جدول جو

پا بجار
کفش، شیب ملایم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ)
دهی است جزء دهستان گیل دولاب بخش رضوانده شهرستان طوالش که در 5هزارگزی جنوب شوسۀ انزلی به آستارا واقع شده. جلگه، معتدل مرطوب و مالاریائی است و 75 تن سکنه دارد. آبش از شفارود، محصولش برنج، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
ژان فرانسوا شوالیه دو، نام اصیل زادۀ فرانسوی مولد آبّه ویل (1747-1766 میلادی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پا برجا
تصویر پا برجا
ثابت قدم، راسخ، استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا دار
تصویر پا دار
توانگر، بااعتبار، معتبر
فرهنگ لغت هوشیار
درختی که بار بسیار دارد پر میوه پر ثمر مقابل کم بار، که شار و غش بسیار دارد (زر و سیم و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر بار
تصویر پر بار
پرثمر، غنی
فرهنگ واژه فارسی سره
دست ابزار
فرهنگ گویش مازندرانی
تخته ی زیرپای بافنده ی کارگاه سنتی پارچه بافی، که به نخ یا
فرهنگ گویش مازندرانی
کفش پاپوش
فرهنگ گویش مازندرانی
پادوی کدخدا جهت فرمان بردن و ارتباط رعایا
فرهنگ گویش مازندرانی
سواری که به خاطر وجود بار بر پشت چهارپا، نزدیک به گردن اسب
فرهنگ گویش مازندرانی